تو که شهید بشو نبودی چرا من را به باد کتک دادی؟! /همراه با خاطرات دوران دفاع مقدس
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۳۵۷۰۷
جنگ تحمیلی رژیم بعث عراق علیه ایران درست است که سختیهای زیادی داشت اما در آن میان کسانی هم بودند که با اندکی شوخی و خنده به رزمندهها روحیه میدادند. «سیدمکارم موسوی» یکی از رزمندههای ۱۴ ساله گردان تخریب از لشکر ۱۷ علیابن ابیطالب (ع) بود. خاطره وی درباره سر به سر گذاشتن رزمندهها را میخوانیم.
آشنایی من با شهید «علی چهرقانی» به پاییز سال ۶۵ و زمان اعزام به دوره آموزشی پادگان قدس و بعد از آن تیپ ۱۰ محرم برمیگردد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
انتقاد محسن هاشمی از حضور حجاب بانان در مترو تهران /مگر در همه خیابانها و ساختمانها حجاببان داریم که در مترو داریم؟
یک شب عراقیها حمله کردند. ما در سنگر خودمان نبودیم و کاتیوشای بعثیها درست جلوی سنگرمان خورد. همان شب چند نفر از بچهها از موقعیت ما جای دیگری رفته بودند و قرار بود، صبح به سنگر ما برگردند.
علی چهرقانی با همان شوخطبعیای که داشت، گفت: «الان قراره بچهها به سنگر برگردند. بیایید آنها را اذیت کنیم» باهم نقشه کشیدیم که من جایی پنهان شوم و زمانی که بچهها آمدند، علی به آنها بگوید: مکارم شهید شده!
بچهها آمدند و زمانی که اوضاع بهم ریخته سنگر را دیدند، سراغ من را گرفتند. علی هم شروع به گریه و زاری کرد و گفت: «دیشب در حمله عراقیها مکارم شهید شد!» بچهها باورشان شده بود و بخاطر شهادت من گریه کردند. بعد از چند دقیقه من خودم را نشانشان دادم.
یکی از بچهها که به او میگفتیم، ابراهیم اژدر [او بچه روستای اطراف جعفریه بود و در والفجر۱۰ جانباز شد] خیلی صاف و ساده بود. او بعد از دیدن من حسابی جا خورد و علی را به باد کتک گرفت. خلاصه با کلی دردسر علی را از زیر دستش خارج کردیم. جالب این بود که علی در تمام مدتی که زیر مشتهای اژدر بود، با تمام وجود میخندید. بعد از این ماجرا علی به من گفت: «مسخره! تو که شهید بشو نبودی چرا منو کتک دادی؟!»
۲۱۹۲۱۵
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1844612منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: دفاع مقدس جنگ تحمیلی شهیدان دفاع مقدس و انقلاب اسلامی تاریخ معاصر بچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۳۵۷۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سعی کردیم به واقعیت وفادار باشیم / فیلم دفاع مقدس باید برای نسلی که جنگ را یک روز هم ندیده جذاب باشد
حبیبالله والینژاد گفت: ما سعی کردیم راوی باشیم و امانتدار اگرچه امانتداری سخت است چرا که میخواهیم درست بگوییم و البته جذاب که این کار سختی است.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، حاج حبیب والینژاد که در کارنامه هنری خود آثاری چون «پایان انتظار»، «نیمه پنهان ماه»، «ایستاده درغبار»، «بادیگارد» را ثبت کرده خاطراتش را از عهد اخوت و صیغه برادری رزمندگان آغاز کرد. او در شب خاطره حوزه هنری برای حاضران در سالن سوره شرح داد: پیش از عملیاتها عهد و پیمانی بسته میشد تا بازماندگان ماموریتها حتی یک ثانیه از لحظات جنگ را برای مردم بازگو کنند. یکی وفای به عهد را با روایتگری یکی با تصویر باید رویت میکرد. من سعی کردم وقایع را به تصویر بکشم ولی اینکه چقدر توانستهام عهد اخوت، برادری و توکل را نشان نشان دهم، نمیدانم.
او افزود: همه قهرمانان کشورمان فقط توکل کردند و هرکس توکل کرد و به ماجرای کربلا ایمان داشت در این مسیر موفق شد چون مسیر، مسیر سختی است و حتی انتخابش هم سخت است.
حاج حبیب والینژاد اظهار کرد: من توفیق داشتم که در حوزه هنری فیلمبرداری را آموختم بنابراین سعی میکردم در میدان لحظات را ثبت کنم. و اما سینما، قاب سینما برای امروز است که به گفته مقام معظم رهبری ما تکلیف داریم به تصویر بکشیم. سختی کار تا اینجاست که چطور آن را تبدیل به فیلمنامه جذاب و دیدنی کنیم. کار ساخت فیلم دفاع مقدس و «آسمان غرب» خیلی کار سختی بود و خیلی از افراد برای تولید آن کمک کردند. من به عنوانسرباز در ارتش با دوستان هوانیز خواستم با عهد اخوتی که بستهایم تنها سه روز از انتخاب، توکل و نبرد شهید شیرودی و دوستانی را که به او کمک کردند، نشان دهیم.
وی ادامه داد: در شرایطی که ارتش عراق از چندمرز سعی کرد وارد کشور شود، شهید شیرودی و همرزمانش عهد اخوت بستند. در آن زمان شرایط سختی وجود داشته و انتخاب حضور در میدان هم انتخاب سخت بوده است. از طرفی عراق محل اسکان نیروهای ایرانی را هم بمباران میکرد تا به سرپل ذهاب نروند.
وی با اشاره به اینکه برای ما هم از این دست تصمیمها خیلی زیاد است به زیاد بودن قهرمانان بیادعایی که از جانفشانیهایشان صحبت نمیکنند و قهرمانان کشور هستند، پرداخت.
تهیه کننده «آسمان غرب» خطاب به حاضران در سالن تاکید کرد: ماجراها و رشادتهایی در سینه همرزمان و افرادی که در جنگ حضور داشتهاند وجود دارد که رفتن سراغ آنها و یددن و شنیدن آنها کار شما است. ما با ساخت «آسمان غرب» قدم اول را برداشتیم و قدمهای بعد را شما باید بردارد. تمام آنچه در سینه مبارزان و مردان جنگ وجود دارد یک درس برای نسل امروز است تا برای آینده عبرت بگیرید. برای همین هم مقام معظم رهبری فرمودند درباره قهرمانها بگوییم و فیلم درباره آنها بسازیم. شهید شیرودی این قهرمانی را برای سه روز در منطقه سرپل انجام میدهد و خوب است که پس از آن را شما بخوانید، ببینید و بگویید.
وی درادامه به خاطرات نیروهای هوانیروز در پادگان ابوذر و شهید شدن هزار ایرانی در یک روز سخن گفت. وی همچنین یادآور شد: فیلم سینمایی «آسمان غرب» درباره سه روز عملیات قهرمانه شهید علی اکبر شیرودی و همرزمانش است.
والی نژاد در ادامه به شرایط سخت ساخت فیلم «آسمان غرب» اشاره کرد و در ادامه از شهید مرتضی آوینی یاد کرد.
وی در پایان سخنانش گفت: با مرتضی آوینی در حوزه هنری و در دوره بعد از جنگ همکاری کردم. آنچه شهید آوینی ساخت در دورهای بود که در بخش تولید روایت فتح بودم و برخی آثار ساخته شد. ما سعی کردیم راوی باشیم و امانتدار. اگرچه امانتداری سخت است چراکه میخواهیم درست بگوییم و البته جذاب که این کار سختی است. ما سعی کردیم وفادار به واقعیت باشیم. فیلم باید برای نسلی که جنگ را یک روز هم ندیده جذاب باشد و در عین حال واقعیت داشته باشد. من از شهید آوینی آموختم و در روایت فتح مستندسازی کردم.